بافت شناسی نظری > دستگاه گوارش > غدد گوارشی > کبد > کبد در یک نگاه
آنچه از آناتومی و فیزیولوژی کبد برای فهم بافت شناسی آن لازم است در این صفحه خلاصه شده است. وقتی این نوشته را بخوانید خواهید دانست که خلاصه کردن کارکرد کبد خیلی جگر میخواهد!
کبد یک تودۀ بزرگ به رنگ قهوهای مایل به قرمز است که در انسان ربع فوقانی فضای شکمی را در طرف راست پر کرده است و قسمتی از آن تا ربع فوقانی چپ هم ادامه پیدا کرده است. کبد در زیر یک فرورفتگی مشخص دارد که به آن “ناف کبد” میگویند. از ناف کبد، شریان و وریدهایی که به آن خونرسانی میکنند و مجرایی که صفرا را از آن خارج میکند از همین ورودی خارج میشوند. عروق لنفی نیز از همین محل به کبد وارد میشوند. به همین دلیل به این ناحیه “باب کبد” و “ناف کبد” اطلاق میشود.
برای این که گردش خون کبد را بهتر درک کنید باید کبد را قسمتی از دستگاه گوارش فرض کنید. مواد غذایی توسط آنزیمهای لولۀ گوارشی تا حدی خرد میشوند؛ سپس این ملکولهای غذایی به خون وریدهای لولۀ گوارشی جذب میشوند. این خون باید برای مراحل بعدی هضم، به کبد وارد شوند. بنا براین عجیب نیست که ۷۵ درصد ورودی خون کبد، از وریدهای لولۀ گوارشی وارد آن شود؛ این خون حامل مواد غذایی است که قرار است کبد روی آنها عملیات انجام دهد، وظیفۀ کبد همین است.
اما سلولهای پرکار کبد، برای کار نیاز به اکسیژن دارند، و خونی که از رودهها میآید، خون وریدی است و فاقد اکسیژن است. به این ترتیب یک سیستم گردش خونِ دیگر نیز برای اکسیژن رسانی در کبد تعبیه شده. خون پر غذای بدون اکسیژن با خون بدون غذای پر اکسیژن با هم مخلوط میشوند و از کنار سلولهای کبدی میگذرد.
عبور خون از کنار سلولهای کبدی مانند عبور ریلهایی است که از کنار کارگران در خط تولید کارخانهها میگذرد. این خون (که مخلوط خون وریدی پر غذا و خون شریانی پر اکسیژن است) از راهروهایی عبور میکنند که در دو طرف این راهروها سلولهای کبدی به صف ایستاده، مشغول کار هستند. خون از کنار این سلولها میگذرد و هپاتوسیتها مواد غذایی را از آن برداشت میکنند تغییرات لازم را روی آنها انجام میدهند، و محصولات خود را روی همین ریل باز میگردانند. هپاتوسیتها، غذا و اکسیژن مورد نیاز خود را نیز از روی همین ریل برمیدارند و دیاکسیدکربن زائد خود را نیز به همین خون باز میگردانند.
رگ مهمی که از ناف وارد کبد میشود به ورید باب مشهور است. همۀ خون دستگاه گوارش از دهان تا انتهای راست روده وارد ورید باب میشود. خون لوزالمعده و طحال هم وارد این ورید میشود. رگ دیگر شریان کبدی است. این شریان شعبهای از شریان سلیاک است که آن نیز از آئورت منشعب شده است و حاوی خون پر اکسیژن است.
ببینیم ورید باب چه چیزهایی را با خود به کبد میآورد. همۀ مواد غذایی از هیدراتهای کربن، قندها، چربی، پروتئینها، ویتامینها، مواد معدنی، و همۀ مواد زائد و البته سمومی که از دهان، معده، روده، رودۀ بزرگ و همۀ لولۀ گوارشی جذب شده و همۀ هورمونهایی که در لوزالمعده و دیوارۀ روده ترشح شده و همۀ گلبولهای خون پیری که در طحال شکسته و خرد شدهاند از طریق ورید باب وارد کبد میشوند.
کبد با این مواد چه میکند؟ باید پرسید که کبد با این مواد چه نمیکند؟
برخی از قندها را در خود ذخیره میکند و به موقع در هنگام کمبود قند دوباره آنها را به خون میفرستد.
چربیهای نیمه هضم شده را به صورت قابل استفاده در میآورد.
پروتئینهای نیمه شکسته را تغییر شکل میدهد.
از این مواد غذایی ترکیبات جدید قابل استفاده میسازد. همانطور که اشاره کردیم، کبد قسمتی مهم از جهاز هاضمه است.
فهرست پروتئینهایی که کبد میسازد حاوی چند هزار پروتئین متفاوت است. بیشتر پروتئینهای موجود در خون در کبد ساخته شدهاند. کبد یک کارخانۀ پروتئین سازی است.
تعداد زیادی از این پروتئینها هورمون هستند. بسیاری دیگر از هورمونها در کبد تغییر شکل مییابند. کبد روی ویتامین دی و تیروکسینِ تیروئید و هورمون رشدِ هیپوفیز و گلوکاگون و انسولینِ لوزالمعده تأثیر قوی دارد. پس کبد یک غدۀ درونریز است.
مواد گلبولهای پیر شکسته شده در طحال در کبد بازیابی میشود و مواد اضافی آنها به خارج از بدن هدایت میشود.
کبد خون هم میسازد. در بسیاری از پستانداران تا پس از بلوغ گلبولهای خونی میسازد. پس کبد جزئی از دستگاه خونساز بدن نیز هست.
به همراه غذا مواد مضری هم وارد بدن میشود که باید به فوریت از بدن دفع شود. کبد تقریبا روی همۀ این سموم عملیاتی انجام میدهد که دفع آنها از طریق کلیه یا از طریق صفرا و مدفوع ممکن میشود.
صفرایی که از کبد ترشح میشود اگر چه از مواد زائد و دور ریزها تشکیل شده اما برخی از مواد موجود در صفرا، در روده روی عمل هضم اثر مثبت دارند. پس کبد یک غدۀ برونریز هم هست.
این فهرستی کاملاً خلاصه شده از کارهای کبد بود. از این خلاصه تر شاید ممکن نباشد. همۀ این کارها را کبد به وسیلۀ یک نوع سلول انجام میدهد: سلول کبدی یا هپاتوسیت.
سلول کبدی کارگری همه کاره است که مواد موجود در خون ورودی را جذب میکند و روی آن مواد عملیات لازم را انجام میدهد و سپس مواد تبدیل یافته را به خون باز میگرداند.پس هپاتوسیت باید در تماس مستقیم با پلاسمای خون باشد. با مطالعۀ بافت شناسی کبد در مییابیم که همینطور هم هست.
خونی که از کبد خارج میشود وارد ورید اجوف تحتانی میشود و مستقیما به قلب میرود و از آنجا این خون سرشار از پروتئینها و قندها و اسیدهای آمینه و هورمونها (و البته سمهای بی ضرر و قابل دفع) به همۀ سلولهای بدن میرسد.
هنگامی که این کارگران یعنی هپاتوسیتها روی مواد کار میکنند مواد زائدی هم وجود دارد که باید از این ریل خارج شود. در کنار ریلی که مواد قابل تغییر این کارگاه را به هپاتوسیتها میرساند، یک ریل دیگر هم در دسترس همۀ هپاتوسیتها تعبیه شده که این زبالهها را در آن ریل میاندازند. این ریل مجرای صفراوی است که جهت حرکت آن خلاف جهت حرکت ریل تولید است. این مواد از طریق مجرای مشترک به روده باز میگردند و دفع میشوند.
یک نکته
به طور کلی این حرف صحیح است که هپاتوسیتها با هم در کارکرد فرقی ندارند. یعنی همه هپاتوسیتها همه کارهای کبد را با هم انجام میدهند و متخصص در کار مشخصی نیستند. اما در واقع هپاتوسیتهای مناطق مختلف لوبول در داشتن آنزیمها با هم تفاوتهایی دارند.
هپاتوسیتهای حول مرکزی (یا منطقه ۳) آنزیم پی۴۵۰ بیشتری دارند. بنابراین در برخی کارها فعالتر و مؤثرتراند. برخی مؤلفین نکروزه شدن این منطقه را در اثر برخی مواد سمی، تحت تأثیر همین پدیده میدانند.
در یه سری تصاویری که هست ، نشون میده که سیاهرگ خروجی کبد نسبت به سیاهرگ ورودی خونی روشن تر داره ، در صورتی که به دلیل مصرف اکسیژن و تولید کربن دی اکسید توسط سلول های کبد ، باید بالعکس باشه . این به چه دلیلیه ؟
کاش نشانی برخی از این تصاویر را میدادید.
شاید به خاطر این باشد که طراح میخواسته نشان دهد که برخی از مواد خون مانند چربی یا سموم از خون کاسته شده است.
درود
بسیار خوب بود. کاش شماتیک یا فلوچارتی این فرایند رو به تصویر می کشیدید.
بسیار عالی بود سپاس
عالی بود کاش راجع به عروق لنفاوی روده ای و ارتباطشون با کبد هم می نوشتین. خلاصه خیلی سپاسگزارم.
خیلی عالی بود
خدا قوت منی که تازه با اصلاحات تخصصی آشنا شدم برام فهم کارکرد کبد خیلی سخت بود ولیب با مطالعه این زبان ساده کاملا درکش کردم ممنون
انشالله پیج به روز شما رو بتونم پیدا کنم و استفاده کنممم
واقعآ عالی بود بسیار مختصر و مفید
ممنونم عالی بود
سلام اگه صفحه ۳۲ کتاب زیست دهم رو ببینید دو تا سیاهرگ بابا کبدی فوق کبدی رو کشیده و اصلا سرخرگ نکشیده
اصلا مگه همه جا وقتی مویرگ هست نصفش سرخرگ نیست نصفش سیاهرگ پس چرا تو این شکل کل مویرگ ها و رگ ها سیاه اند
من به کلی گیج شدم میشه یه نفر واسم توضیح بده؟؟
کبد هم مانندهمه اندامها از آئورت خون روشن دریافت میکند. پس یک سرخرگ و یک سیاهرگ وارد کبد میشوند.این سرخرگ در کتاب درسی نشان داده نشده است.چربی هایی که از روده وارد لنف شده اند توسط این سرخرگ وارد کبد میشوند
سلام. مطلب بسیار پربار و خلاصه ای بود, ای کاش یه چنین چیزی راجع به لوزالمعده هم بنویسید
عالی
سلام اگه صفحه ۳۲ کتاب زیست دهم رو ببینید دو تا سیاهرگ بابا کبدی فوق کبدی رو کشیده و اصلا سرخرگ نکشیده
اصلا مگه همه جا وقتی مویرگ هست نصفش سرخرگ نیست نصفش سیاهرگ پس چرا تو این شکل کل مویرگ ها و رگ ها سیاه اند
من به کلی گیج شدم میشه یه نفر واسم توضیح بده؟؟
عالی بود به کلی از سوالات تو ذهن من پاسخ دادین
تشکر بسیار عالی نوشین