بافت شناسی از زمانی پا به عرصۀ معارف بشری نهاد که وسیلهای به نام میکروسکوپ، دامنۀ بینایی او را گستردهتر کرد و بشر توانست اشیائی کوچکتر از آنچه را که تا آن زمان میتوانست با چشم ببیند را معاینه کند. تا آن زمان انسان با نظر به آنچه قادر بود ببیند، اندامهای بدن موجودات زنده و از جمله انسان را تشخیص میداد، نامگذاری میکرد و در بارۀ کارکرد آنچه خود نامگذاری کرده بود حدسهایی میزد. میکروسکوپ نوری دامنۀ این نامگذاریها و حدسها را گستردهتر کرد.
“فن بافت شناسی” عبارت است از تکنیکهایی که به وسیلۀ این تکنیکها میتوان بافت را آماده کرد تا مناسب برای مشاهده در زیر میکروسکوپ باشند.
مقصود اصلی و “آرزو”ی فن بافتشناسی دیدن بافت به همان شکلی است که در موجود زنده بوده است. همۀ مراحلی که در این فن انجام میشود به این قصد است که تا حد امکان، شکل و ساختار بافت را به همان صورتی که در حالت زنده وجود دارد حفظ کرد و نیز به وسیلۀ رنگ، برخی ساختارها را قابل تمییز کرد. ناگفته پیدا ست که این مقصود به طور کامل هرگز به دست نمیاید. محلولهایی که بافت پس از جداشدن از موجود زنده از آنها میگذرد، تغییراتی در شکل سلولها و اجزاء میان سلولی میگذارند و تغییراتی در آن ایجاد میکنند. برای مثال، چربیهای موجود در برخی سلولها در برخی از محلولهای مراحل تهیۀ بافت کاملاً حل میشوند و زیر میکروسکوپ، در جای آنها فضای خالی دیده خواهد شد. کژنما یا آرتفکت نیز تقریباً همیشه همراه نمونهها هستند.
برای آشنایی با فن بافت شناسی (=هیستوتکنیک = میکروتکنیک) دانستن مباحث زیر لازم است.
میکروسکوپ
هدف و اصول
برداشت
تثبیت
گذار
قالب گیری
برش
میکروتوم
رنگامیزی
الصاق