کارکرد بافت پیوندی

 بافت شناسی نظری > بافت پیوندی > کارکرد بافت پیوندی

هنگامی که انواع بافتهای پیوندی را مطالعه کردیم به ضرورت، اجمالی از وظایف این بافت را ذکر کردیم در اینجا بار دیگر با تفصیلی بیشتر به کارکردهای این بافت اشاره می­کنیم. در بخش­های دیگر، که هر یک از بافت­های پیوندی منفرداً مورد بحث قرار میگیرد، این کارکردها با تفصیلی بیشتر توضیح داده شده است.

انتقال

خون قادر نیست همۀ مسیر نقل و انتقالات لازم برای رسانیدن مواد به سلول­ها را به انجام برساند.بسیاری از سلول­ها از آخرین و انتهایی ترین مویرگهای دستگاه گردش خون چند ده و گاهی چند صد میکرون فاصله دارند که مواد غذایی و مواد زائد و گازهای تنفسی می­باید این مسیر تا شاه­راه­های انتقالی که همان عروق باشند، را طی کنند. همۀ این مسیر در متن بافت همبند است. در واقع تنها سلول­هایی که مواد مورد نیاز خود را مستقیماً از خون می­گیرند سلول­های خود خون هستند و سلول­های آندوتلیالِ جدار داخلی عروق. بقیۀ سلول­های بدن از طریق بافت پیوندی مبادلات لازم را انجام می­دهند.

فراموش نکنیم که خون، خود یک بافت پیوندی به شمار میاید.

هر گاه در بدن مجموعۀ متراکمی از مویرگ­ها را مشاهده کنید، می­توانید مطمئن باشید که در آن ناحیه نیاز فراوانی به مبادله و نقل و انتقال وجود دارد. این مویرگهای متراکم را می­توان در کنار عضلۀ اسکلتی و مغز (که نیاز فراوان به مصرف اکسیژن دارند) و در ریه (که محل انتقال اکسیژن و گازکربنیک برای همۀ بدن هستند) در پرزهای روده (که مواد غذایی را جذب می­کنند) در غدد داخلی که هورمونها را ترشح می­کنند مشاهده کنید.

دفاع ایمنی

همانطور که در بالا اشاره کردیم، بافت پیوندی، خودِ موجود زنده است و بافت پوششی، لایۀ محافظ روی موجود زنده است که او را از محیط خارجی حفظ می­کند. هر گونه خللی در بافت پوششی، موجب ورود عوامل بیگانه و از جمله، میکروبها به داخل بدن موجود زنده می­شود. در چنین شرایطی، بافت همبند، کارکرد دفاعی خود را به خصوص به واسطۀ سلول­های خاص خود بروز می­دهد.

بافت همبند معمولی، دو نوع سلول “مقیم” دارد که کارکردهای دفاعی دارند؛ ماکروفاژ و ماستوسیت. اگر تهاجم عوامل بیگانه صورت بگیرد مونوسیت­های خون نیز به کمک ماکروفاژهای مقیم می­آیند و از خون  به بافت همبند “مهاجرت” می­کنند و به ماکروفاژ مبدّل می­شوند تا کارکردهای دفاعی خود را به انجام برسانند. سلول­های “مهاجر” و “سیار” بافت همبند که کارکرد دفاعی دارند، از این قرارند؛ لنفوسیت­ها که بیگانه را تشخیص می­دهند و به آن می­چسبند. نوتروفیل­ها در صورت التهاب بافت همبند، از خون به این بافت اعزام می­شوند؛ قدرت ریزه خواری کافی دارند و هر باکتریی را می­توانند خورده، هضم کنند. ائوزینوفیل­ها در حساسیت­ها و آلودگی­های انگلی عکس­العمل نشان می­دهند. بازوفیل­ها معادل خونیِ ماستوسیت­ها هستند. و مونوسیت­هانیز همانطور که گفته شد همان ماکروفاژهای خونی­اند.

حمایت مکانیکی

تارهای کلاژن موجود در “جلد” در پوست به هر طرفی کشیده شده­اند و از یک سو موجب انعطاف پوست و از سوی دیگر، محدودیت و مقاومت در مقابل کششِ بیش از حد می­شوند. تارهای کلاژن بافت پیوندیِ “جلد” است که از بافتهای زیرین بدن در مقابل عوامل مکانیکیِ آزارندۀ خارجی محافظت می­کند. تارهای کلاژن همین کارکرد را برای برخی اندام­ها نیز دارد. فاسیاها و غشاءهایی که سطح عضلات و اعصاب و نخاع و مغز و دیگر اندام­ها را پوشانیده است، نقش حفاظت و حمایت مکانیکی را از این اندام­ها دارد. در بافت پیوندی شبکه­‌ای (رتیکولار) همین نقش حمایتی مکانیکی را تارهای رتیکولار بافت پیوندی برای سلول­ها ایفا می­کنند. و به این ترتیب است که تودۀ عظیمی از سلول­های منفرد در طحال و کبد می­توانند به طور سازمان یافته در کنار هم قرار گیرند و با تعاملات خود کارکرد خاص خود را انجام دهند.

تارهای کشسان (الاستیک) خاصیت ارتجاعی دارند و در صورت کشیده شدن، تغییر طول می­دهند اما نیروی اعمال شده به خود را در خود ذخیره می­کنند و دوباره آن را آزاد می­کنند. این خاصیت در شرایین بزرگ و آئورت، نقش بسیار مهمی در کیفیت جریان خون و کم شدن کار قلب دارد.

آنچه در مورد کارکرد بافت همبند ارتجاعی در عروق گفتیم بیانگر این نکته است که نمی­توان نقش مکانیکی بافت همبند را در حمایت و حفاظت منحصر دانست. کارکرد مکانیکی بافت همبند بیش از حمایتِ صِرف است. مثال دیگری از وظایف دیگر مکانیکی بافت همبند را در تاندون می­توان دید که کارکرد انتقال نیروی مکانیکی از عضله به استخوان را دارد.

استخوان نیز به عنوان بافت همبند، جز حفاظت نقش انتقال نیروی مکانیکی، و نیز ذخیرۀ مواد معدنی بسیار مهمی را دارند از جمله کلسیم. استخوان مخزن ذخیرۀ کلسیم است که اهمیت آن در هنگام شیردهی روشن است.

ذخیرۀ انرژی نیز از کارکردهای مهم این بافت است. چربی، مهمترین و بزرگترین مخزن ذخیرۀ انرژی در بدن است. مقدار انرژی ذخیره شده در گلیکوژن موجود در عضلات و کبد، با انرژی ذخیره شده در بافت چربی قابل قیاس نیست. بافت چربی غیر از ذخیره سازی انرژی نقش محافظت از ضربات مکانیکی به کل بدن و برخی اندام­ها را نیز دارد. همچنین گذشته از این که چربی قهوه­ای به طور مستقیم در خود محلی که قراردارد می­سوزد و تولید حرارت می­کند، لایه­های چربی سفید موجود در زیر پوست، هر چند نازک باشند از این که حرارت بدن از دست برود جلوگیری می­کنند. به این ترتیب بافت چربی در نگهداری تعادل حرارتی بدن کارکردی اساسی دارد.

 بازگشت به بافت پیوندی

 

 


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *