بافت شناسی نظری > بافت عصبی > نخاع
شکل ۳) مقطع عرضی نخاع؛ مادۀ خاکستری در نخاع در میان، و مادۀ سفید در محیط قرار گرفته است. این ترتیب در مغز برعکس است. مادۀ سفید به دلیل تجمع تارهای میلینه در ظاهر و بدون استفاده از میکروسکوپ به رنگی سفیدتر از مادۀ خاکستری دیده میشود. مادۀ خاکستری حاوی اجسام سلولی فراوانتری است و رنگِ تیرهتر آن به همین دلیل است. فضایی که بین اجسام سلولی وجود دارد را “نوروپیل” میخوانند. این فضا شامل کلافی از دندریتها و آکسونها و استطالههای سلولهای گلیا است.
در وسط نخاع مجرای نخاعی قرار گرفته است که با سلولهای اپاندیمیِ مژکدار آستر شده است. در پایین، شاخ خلفی و در بالا شاخ قدامی دیده میشود. در محیطِ نخاع، درست در زیر سخت شامه، مقاطعی از عصب، یعنی ریشکهای قدامی و ریشکهای خلفی دیده میشود. منظرۀ مقطع عرضی عصب، بسیار شبیه به مادۀ سفید نخاع است، فقط از آن منظمتر است و آکسونها فشردهتر در کنار هم قرار گرفتهاند. با دقت بیشتر میتوان نرم شامه را نیز دید، در برخی نقاط این لایۀ نازک از نخاع جدا شدهاند و به وضوح قابل تشخیصاند. فیسورِ میانی خلفی (پشتی) در پایین و فیسور میانی قدامی (شکمی) در بالا دیده میشود و شریانهای بزرگ در شکاف فیسورِ قدامی در میان بافت پیوندی قابل مشاهده است. در شاخ قدامی جسم سلولی نورونهایی که از آن پیام حرکتی به اندامها میرود قابل مشاهده هستند. شاخ خلفی محل ورود آکسونهایی است که پیامهای حسی را از مسیر گانگلیون شاخ خلفی به مرکز میآورند.
جداییِ سخت شامه از محیط نخاع، و فاصلۀ خالی دور نورونها در حالت طبیعی وجود ندارد و کژنما (آرتفکت) است.
قسمتهایی از این نخاع در بزرگنمایی بالاتر در شکل شمارۀ ۴ نمایش داده شده است. عکس سمت راست از به هم پیوستن چند ده عکس مجزا با استفاده از نرم افزار فوتوشاپ به دست آمده.
بزرگنمایی اصلی؛ ۱۰۰برابر، رنگامیزی هماتوکسیلین ائوزین، نخاع موش آزمایشگاهی سفید بزرگ،. تهیه شده در کارگاه فرزاد. ۱۳۹۲
خیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییلیعالیه
خییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییلی عالیه